Sorry. No data so far.
در غزلیات حافظ به افسانه های مربوط به شخصیت های تاریخی پیش از اسلام اشارات فراوانی شده است. اینها ظاهراً بخشی از فرهنگ مشخص ایرانی-اسلامی زمان حافظ بودند. پرداختن به آن فرهنگ و آن افسانه ها در اشعار حافظ که در اینجا بررسی می شود، عنصر مهمی از دیدگاه او درباره اسلام را تشکیل می دهد.
در دو غزل کنایه از داستان بیژن و منیژه، حبس بیژن در چاهی به دستور افراسیاب پادشاه ترکان و رهایی او توسط رستم (تهمتتان) آمده است و بیژن پهلوان ایرانی پسر گیو بود و عاشق منیژه دختر افراسیاب شد و همین امر باعث شد افراسیاب او را در چاه بیندازد . این داستان به تفصیل در شاهنامه فردوسی آمده است.
در غزلی کنایه از روایات گسترده درباره شمشیرزنی افراسیاب (پور پشنگ) شده است. حافظ در غزلی به این باور اشاره میکند که افراسیاب باید از ریختن خون سیاوش به ناحق شرم میکرد، چون گوش میداد و از کسانی پیروی میکرد که سیاوش را بدگویی میکردند .در غزلی دیگر کنایه از پیروزی شاه کی خسرو* پسر سیاوش در جنگ بر سر افراسیاب است . این داستان انتقام کی خسرو از کشته شدن پدرش در شاهنامه فردوسی آمده است
کی خسرو از سلسله کیانیان، گروهی نیمه اساطیری از پادشاهان باستان، پیش از سلسله تاریخی هخامنشی، در فولکلور ایرانی بود. کی در ابتدای نام آنها به عنوان سلطنتی اشاره دارد. در غزلیات حافظ به چند مورد از آنها اشاره شده است. حافظ در غزلی به سه تن از آنها یعنی قباد، کاووس، بهمن و نیز کی اشاره می کند که منظور از سلسله کیانیان است. کاووس در دو غزل دیگر نیز آمده است ، کی در سه غزل دیگر نیز آمده است .حافظ در چندین غزل به پادشاهان سلسله پیشدادیان اشاره می کند که طبق روایات ایرانی حتی قبل از کیانیان نیز آمده است. آنها در واقع سلسله اساطیری بودند که اولین پادشاهانی را به وجود آوردند که بر سرزمین ایران حکومت کردند. یکی از غزلها از پادشاهان پیشدادیان زاو و سیامک نام میبرد که پسر نخستین پادشاه ایران، کیومرث بود.